مراحل و طبقهبندي
پيشروي سرطان سينه را ميتوان به پنج مرحله مختلف تقسيم كرد. اين مراحل بر اساس اندازه توده، ميزان و محل بافتهاي درگير ناحيه سينه و اعضاي اطراف آن و نيز بر اساس احتمال موفقيت اقدامات درماني براي بهبود بيماري است.
مرحله صفر: در اين مرحله كه به مرحله سرطان غيرتهاجمي نيز معروف است، سلولهاي سرطاني تنها در مجاري انتقال شير مشاهده ميشود.
مرحله 1: در اين مرحله سرطان كاملا قابل درمان است و اندازه توده سرطاني حدود 2 سانتيمتر يا كوچكتر از آن است. سلولهاي سرطاني بافتهاي اطراف را مورد حمله قرار داده ولي هنوز نتوانستهاند تا غدد لنفاوي زير بغل گسترش يابند.
مرحله 2: در اين مرحله، توده سرطاني كمي پا را از مرحله اول فراتر گذاشته و غدد لنفاوي را نيز مورد هجوم قرار داده است. اندازه توده در اين مرحله بزرگتر از 2 سانتيمتر است.
مرحله 3: مرحلهاي كه در آن توده بدخيم به پوست يا ديواره سينه رسيده و اندازه آن بيش از 5 سانتيمتر است.
مرحله 4: در اين مرحله وضع بيمار بسيار وخيم است و توده سرطاني ديگر نواحي دوردست مانند استخوانها، ريهها يا غدههاي لنفاوي را نيز درگير كرده است.
از نظر موفقيت اقدامات درماني، مراحل صفر و يك، مراحلي كاملا درمان پذيرند. طبيعتا اگر بيماري در اين مراحل مورد تشخيص قرار گيرد هم بخت بلندي براي رهايي از بيماري خواهد داشت و هم رنج كمتر و هزينه پايينتري را براي درمان متحمل خواهد شد. مرحله 2 و 3 نيز از احتمال درماني بالايي برخوردار است، اما نيازمند دورههاي درماني خاص و گاه طولاني نظير جراحي و شيميدرماني است؛ شيوههايي كه متاسفانه بسياري از افراد از آن گريزانند. مرحله 4 در واقع همان مرحله رسيدن كارد به استخوان است. در اين مرحله، بيماري چنان پيشرفت كرده و فربه شده است كه كار چنداني از دانش و فناوري پزشكي برنميآيد.اين مرحلهبندي بخوبي گوياي اهميت تشخيص زودهنگام بيماري و اقدام موثر در مقابله با آن است. به همين دليل است كه بانوان محترم بايد علائم اين بيماري و شيوههاي معاينه فردي را بشناسند و مدام خود را معاينه كرده و مراقب بروز علائم باشند. تنها در اين صورت است كه ميتوان قدرتمندانه مقابل آن ايستاد.
علائم
اين بيماري علائمي دارد كه اگر با معاينات دقيق و منظم شناخته شود، بسادگي ميتوان از پيشرفت آن جلوگيري كرد.
ـ مشاهده گره جديد يا غيرمعمول در پوست سينه يا در ناحيه زير بغل
ـ ايجاد چروك در پوست اين ناحيه
ـ ترشحات يا خونريزي از نوك سينه بخصوص اگر خود به خود باشد
ـ بروز تغييراتي در ابعاد يكي از سينهها نسبت به ديگري و نيز تغيير در شكل ظاهري آن
ـ تغيير رنگ در هر يك از نقاط اين عضو
ـ مشاهده فرورفتگي نوك سينه
ـ مشاهده التهاب، قرمزي يا تورم در اين عضو
ـ مشاهده حالتي در پوست شبيه پوست پرتقال
با مشاهده اين علائم، وقت را تلف نكرده و بلافاصله به پزشك متخصص مراجعه كنيد. به ياد داشته باشيد يكي از علائم شايع ابتلا به اين سرطان احساس وجود گره يا توده كوچك بيدرد در سينه است هرچند اين سرطان ممكن است تودههاي دردناك نيز در پي داشته باشد. به علاوه، هر ترشح يا احساس برجستگي را نميتوان نشانه اين سرطان دانست، اما اينكه اينها واقعا علائم سرطان هستند يا نه بايد تحت نظر پزشك متخصص مورد بررسي و تائيد قرار گيرد. تشخيص و درمان موثر اين بيماري ـ يك ماه يا حتي يك هفته تاخير ـ زمان سرنوشتسازي است.
پيشگيري
براساس موارد فوق، رعايت نكاتي ميتواند به كاهش احتمال خطر ابتلا به اين بيماري كمك كند، اما هنوز شواهد قطعي در اين زمينهها در دست نيست. با اين وصف، زنان داراي پيشينه ابتلا به سرطان در نزديكان خود با هيچ اقدامي نميتوانند عامل وراثتي سرطان را تغيير دهند. به علاوه، خانمهايي كه زودهنگام قاعده شده يا ديرهنگام پا به دوران يائسگي گذاشتهاند نيز توان تغيير اين عامل را ندارند، اما همه افراد، با در پيش گرفتن شيوه سالم زندگي، بخصوص تحرك كافي، تغذيه مناسب و وزن متناسب در كنار پرهيز از مصرف هورمون در دوران يائسگي احتمالا ميتوانند جنبههاي ديگر خطر را كاهش دهند.البته يك ابزار بسيار كارآمد ديگر در اختيار بانوان است و آن معاينه و توجه دقيق به وضع سلامتشان در اين ناحيه از بدن است. هر چه بيشتر و دقيقتر در اين امر كوشا باشند، در صورت بروز، سريعتر به تشخيص خواهند رسيد و در نتيجه با بيشترين قدرت و اطمينان به نبرد با بيماري خواهند پرداخت.
عوامل ابتلا
علت اصلي ابتلا به سرطان سينه به طور دقيق معلوم نيست، اما مبتلايان به اين بيماري در چند عامل مشترك هستند:
* سابقه ابتلا در ميان افراد درجه يك خانواده؛ مادر، خواهر يا دختر. اگر در افراد نزديك خانواده خود مردي مبتلا به اين بيماري داشتهايد، استعداد ژنتيكي شما براي ابتلا به اين بيماري بيش از ديگران است. البته مردان بسيار بندرت به اين بيماري مبتلا ميشوند.
* وجود سابقه ابتلا به اين بيماري در فرد. در واقع بهبود سرطان سينه به منزله رفع ابتلاي مجدد به آن نيست.
* ترشح بيش از حد معمول هورمون استروژن در زنان كه ممكن است به دليل قاعدگي زودهنگام (پيش از 13 سالگي)، بروز يائسگي پس از 51 سالگي و نيز هورمون درماني بخصوص پس از يائسگي
* بارداري ديرهنگام (پس از 30 سالگي) يا عدم بارداري
* كمتحركي و نداشتن فعاليت جسماني
* اضافه وزن و ابتلا به چاقي. اين عامل بويژه پس از دوران يائسگي موثرتر است.
.: Weblog Themes By Pichak :.